یار اگر عهد شکند دل من وفا دار بماند
یار اگر رفت و رفت دل من پایدار بماند
ماند و در حسرتش سوخت چون شمع
که شاید آید روزی و دل ما منتظر بماند

بر جسمم آن شب شراب ریزید و شراب ریزید
که طاهر گردم بعد گَََُُُُْـُل بر جسمم ریزید و ریزید
که هر رهگذر ز بوی خوش قبر من مست شود
آن دم دست به هم اشک ریزید و اشک ریزید
