ما را چیزی بدادند که تا ابد کرکره را پایین کشیدیم
آموختن که همین است و ما سکوت را پیشه گرفتیم
که دگر راکت و ساکت در زمان و مکان خویش شدیم
چه بگویند و نگویند و باید و نباید که چنین کشیدیم

ما را چیزی بدادند که تا ابد کرکره را پایین کشیدیم
آموختن که همین است و ما سکوت را پیشه گرفتیم
که دگر راکت و ساکت در زمان و مکان خویش شدیم
چه بگویند و نگویند و باید و نباید که چنین کشیدیم
خواستم آب دهی نان دهی نه این که بر باد دهی
خواستم جان دهی بقا دهی نه این که بر فنا دهی
اگر می دانستم تو چنین می کنی با من محتاج تو
نه آب و نان و جان و بقا را می خواستم تا آن ندهی
مزارم را میخانه کنید
خیراتم را شراب کنید
تا همانند من مست
بر مزارم سماع کنید
