من نه معنیم نه برای معنیم نه از معنیم
بلکه من هیچم و برای هیچم و از هیچم

من نه معنیم نه برای معنیم نه از معنیم
بلکه من هیچم و برای هیچم و از هیچم
و عاشق آنم که او عاشق دیگریست
و دوست دارم آن را که او میلش دیگریست
لعنت به عشق که این چنین مرا خوار او کرد
نه تو خوبی که من جان برایت دهم
نه جان من قابل تو را دارد که دهم
و این چنین باید بسازم با دل خویش
بین دو راه عقل و دل آخر جان دهم
