ای یار ، ز فراقت چو شمع سوختم . . .

سحر با دوست کلامی گفتیم
دریچه دل را ز درد بگشودیم
که ما عاشقان مشتاق وصالیم
دریاب ما را که بی پر و بی بالیم
با که گوییم درد عشق و هجران را
از مصیبت سیاه دیروز و غم امروز را
چون پشیمان گشتیم از کار خویش
بر درگاه او طلب کردیم استغفار را
