دوبیتی 227

تلخ است عجب شراب اما در کام من شیرین

سخت است راه عشق تو اما بر من شیرین

که تو باشی مقصود و عالم نزد من چیست

سختی ها را گذرم که نزد تو هستم شیرین

دوبیتی 226

گر بگیری تو دستم دگر چه خواهم ای هستم

گر روا کنی حاجتم دگر تمنایی ندارم ای هستم

که هست وجودم از لطف بی وجود تو خواهد بود

که وجودی وجودم در وجودت هستش ای هستم

دوبیتی 225

بلبلم و در زمستان به سر می برم

عمرم را بی حاصل به سر می برم

درد ما را درمانی نباشد جز نازنین

آن که جانم را پیشکشش می برم

دوبیتی 224

عشق خود را از این دل شیدای ما مگیر

خود که نیستی در کنارم خیالت را مگیر

بگذار زندگانی کنم با این عشق و خیال

که روزی باز خواهی گشت و این را مگیر

سامانه پیامک رایگان اس ام اس