ساکن خرابات و آن که خراب است منم
آن که سوخت و دم نزد از فراق یار منم
منم که رقصان و خندان و گریان سوختم
آن که خاکستر سوختنش رفت به باد منم

ساکن خرابات و آن که خراب است منم
آن که سوخت و دم نزد از فراق یار منم
منم که رقصان و خندان و گریان سوختم
آن که خاکستر سوختنش رفت به باد منم
