به حرم و دیر و کلیسا و مسجد و میخانه پی چیستی؟
حقیقت در خود توست . . .

به حرم و دیر و کلیسا و مسجد و میخانه پی چیستی؟
حقیقت در خود توست . . .
در پی رخسار تو عاقبت میخانه نشین گشته ایم . . .
در شهر شهره به عشق و عاشقی هستیم
عاشقیم عاشق روی مظهر حقیقت هستیم
زین مقام چه هست برتر در این سرای فانی
که ما جزوء گدایان خانه پیر حقیقت هستیم
به امید یک نظر پای تو گیرم ای ساقی
بر در میخانه ات زنجیر و اسیرم ای ساقی
تشنه یک جرئه باده ام کی خواهی آمد
کی،کی،گو کی خواهی آمد ای ساقی
