۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معبود» ثبت شده است

داستان 2

عارفی بر عاشقی حاضر شد و گفت که جستجویت ز چیست؟
گفت: به دنبال معبودم
عارف گفت: عامی و خامی
عاشق گفت: منظورت چیست عارف شیدا دل؟
عارف در جواب گفت: 
عامیت به همین که معبودت لا به لای جستجوست
خامیت به همین که معبودت نزدیکتر از این گفتگوست 

دوبیتی 49

آن شب که ساقی آمد و ساجد شدم
که او معبود شد و من بنده اش شدم
آن دم بود که بانگ بر آ‌وردم و گفتم 
من شیدا دل آگاه ز اسرار پنهان شدم

سامانه پیامک رایگان اس ام اس