امشب باز آتش عشق لیلی شعله ور شد
سوختن من آغاز و او در تماشا خندان شد
سوختیم و سوخت اما او شاد و خندان بود
آخر خاکسر نسیب ما و او باز خندانتر شد

امشب باز آتش عشق لیلی شعله ور شد
سوختن من آغاز و او در تماشا خندان شد
سوختیم و سوخت اما او شاد و خندان بود
آخر خاکسر نسیب ما و او باز خندانتر شد
یار آمد و بر قلب ما آتشی سوزان زد و رفت
سوختیم خاکستر شدیم نگاهی نکرد و رفت
در خانه غم خویش نشسته ایم در انتظار
چشم به در داریم تا برگردد آن یار که رفت
