رب :: تجلی نور

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

۵۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رب» ثبت شده است

ای یار حجابت را به کنار زن

دست بر افشای اسرار زن

گو که در پس پرده که بود

گوشه ای از پرده را بالا زن

به نام او که نیک است

دل خویش را سپید کن تا حق را یابی

آری ز هر رنگ کن تا که حق را یابی

عمرت به سیاهی رود سود چیست

سود در آن است که تو حق را یابی

به نام او که نیک است

آن دلبر زیبای من

در دل سحر بر من

ز دل درد دل گفتم

گفت صبر بنده من

به نام او که نیک است

هر کجا که بنگری نقش و نشان اوست

هر کجا که سیر کنی گویای ذکر اوست

آنچه هست و نیست همه جمله اوست

در کل یکی هست و او هم همان اوست

به نام او که نیک است