افسوس که نشناختن تو را
بی رحمانه پر پر کردن تو را
دل خدا را به درد آوردن آنها
هنگامی که سیلی زدن تو را

افسوس که نشناختن تو را
بی رحمانه پر پر کردن تو را
دل خدا را به درد آوردن آنها
هنگامی که سیلی زدن تو را
دست ما و دامن پیر حقیقت
نیاز ما و نازهای پیر حقیقت
که این عجب افسانه ایست
دل ما و عشق پیر حقیقت
ما آب حیات نوشیدیم اسراری که پنهان بود جستیدیم
هر چه گویند نیست باک،ما همینی هستیم که هستیم
لا غیر لا غیر ما در پناه او سر خوش و سر مست هستیم
هر چه گویند نیست باک،ما همینی هستیم که هستیم
